[فعل]

perder

/pɛɾðˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: perdí] [حال: pierdo] [گذشته: perdí] [گذشته کامل: perdido]

1 گم کردن

  • 1.¿Cuántas veces has perdido tu celular?
    1. چند بار تلفن همراهت را گم کرده‌ای؟

2 از دست دادن

  • 1.Perdiste la oportunidad de conseguir una entrada gratis.
    1. من فرصت داشتن یک بلیت رایگان را از دست دادم.

3 باختن بازنده شدن، شکست خوردن

  • 1.Si perdemos otro partido, no nos clasificaremos para la final.
    1. اگر در یک مسابقه دیگر شکست بخوریم، به فینال راه پیدا نمی‌کنیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان