[فعل]

permanecer

/pˌɛɾmaneθˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: permanecí] [حال: permanezco] [گذشته: permanecí] [گذشته کامل: permanecido]

1 ماندن

  • 1.Voy a permanecer aquí mientras vas de compras.
    1. تا تو به خرید می‌روی، من همینجا می‌مانم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان