Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . فرد
2 . شخص (دستور زبان)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la persona
/pɛɾsˈona/
قابل شمارش
مونث
[جمع: personas]
1
فرد
نفر، شخص
1.Había cientos de personas en el concierto.
1. صدها نفر در کنسرت حضور داشتند.
2
شخص (دستور زبان)
1.Nunca se debe escribir un ensayo profesional en primera persona.
1. هرگز نباید یک مقاله تخصصی در اول شخص نوشته شود.
کلمات نزدیک
poder
buscar
cosa
estos
así
de pie
propio
página
respuesta
crecer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان