Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سالن پاتیناژ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la pista de hielo
/pˈista ðe jˈelo/
قابل شمارش
مونث
[جمع: pistas de hielo]
1
سالن پاتیناژ
سالن اسکیت روی یخ
1.Mi hermano y yo vamos a patinar a esa pista de hielo todos los sábados.
1. برادرم و من تمام شنبهها برای اسکیت به این سالن پاتیناژ میرویم.
کلمات نزدیک
jardín botánico
estación de esquí
campo de golf
estadio de fútbol
pista de tenis
discoteca
museo
casino
mapa
recuerdo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان