Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . میدان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la plaza
/plˈaθa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: plazas]
1
میدان
1.Su apartamento está justo al lado de la plaza del pueblo.
1. آپارتمان آنها درست کنار میدان شهر قرار دارد.
کلمات نزدیک
zona peatonal
tienda de segunda mano
tienda de animales
librería
frutería
carrito de compras
código de barras
ganga
cesta de compra
garantía
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان