Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کسی را معرفی کردن
2 . تحویل دادن
3 . اجرا کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
presentarse
/pɾˌesɛntˈaɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me presenté]
[حال: me presento]
[گذشته: me presenté]
[گذشته کامل: presentado]
صرف فعل
1
کسی را معرفی کردن
1.Permítanme que me presente.
1. اجازه بدهید که خودم را معرفی کنم.
2
تحویل دادن
(presentar)
1.Todos los estudiantes presentaron sus tareas a tiempo.
1. تمام دانشآموزان تکالیفشان را بهموقع تحویل دادند.
3
اجرا کردن
(presentar)
1.El hombre que presenta ese programa es un verdadero encanto.
1. مردی که آن برنامه را اجرا میکند، واقعاً جذاب است.
کلمات نزدیک
saludar
qué tal
trabajar
sonido
señora
ella
nosotros
él
vosotros
ellos
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان