[اسم]

la proposición

/pɾˌoposiθjˈɔn/
قابل شمارش مونث

1 پیشنهاد طرح

  • 1.La proposición que me hizo la universidad me interesó pero al final decidí volver a Lima.
    1. پیشنهادی که دانشگاه به من داد، جذاب بود، اما در آخر تصمیم گرفتم که به "لیما" برگردم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان