[اسم]

la radiografía

/rˌaðjɔɣɾafˈia/
قابل شمارش مونث
[جمع: radiografías]

1 پرتونگاری رادیوگرافی

  • 1.Me sacaron una radiografía de la pierna.
    1. از پایم رادیوگرافی گرفتند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان