Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . رودگردی (با قایق)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el rafting
/rˈaftiŋ/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
رودگردی (با قایق)
قایقرانی در رودخانه
1.Hicimos rafting y otros deportes extremos cuando fuimos a Veracruz.
1. وقتی که به "وراکروز" رفتیم، رودگردی و دیگر ورزشهای پرخطر انجام دادیم.
کلمات نزدیک
esquí acuático
navegación
windsurf
buceo
natación sincronizada
salto de gran altura
piragüismo
carrera de coches
rally
carrera de motos
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان