Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . واکنش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la reacción
/rˌeakθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: reacciones]
1
واکنش
عکسالعمل
1.La reacción del actor ante las preguntas del periodista fue muy criticada.
1. واکنش بازیگر به سؤالات روزنامهنگار مورد انتقاد گسترده قرار گرفت.
کلمات نزدیک
intelectual
aglutinar
característica
exponente
manifestación
intuitivo
interior
circundante
reflejo
reflejar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان