Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پناهگاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el refugio
/refˈuxjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: refugios]
1
پناهگاه
سرپناه
1.Las bombas caían a nuestro alrededor mientras corríamos hacia el refugio.
1. هنگامی که ما بهطرف پناهگاه میدویدیم، بمبها در اطرافمان سقوط میکردند.
کلمات نزدیک
polluelo
nave
maravilloso
maquinaria
lunático
silvestre
sistema solar
tercer mundo
diseñar
enfermar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان