[اسم]

la regla

/rˈeɣla/
قابل شمارش مونث
[جمع: reglas]

1 خط‌کش

  • 1.Usamos una regla para dibujar cuadrados.
    1. ما از یک خط‌کش استفاده کردیم تا چند مربع بکشیم.

2 قانون

  • 1.La maestra nos explicó las reglas del juego.
    1. معلم قوانین بازی را برایمان توضیح داد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان