[اسم]

la renta

/rˈɛnta/
قابل شمارش مونث
[جمع: rentas]

1 اجاره‌بها

  • 1.¡Oh no! ¡Mi casero ha subido la renta de mi apartamento en un 20%!
    1. وای نه! صاحب‌خانه‌ام اجاره‌بهایم را بیست درصد افزایش داده!

2 بازده سود

  • 1.Las inversiones que hice en la bolsa de valores me están dando muy buenas rentas.
    1. سرمایه‌گذاری‌هایی که در بازار بورس انجام دادند، سود خوبی به من می‌دهند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان