Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تحتتأثیر قرار دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
repercutir
/rˌepɛɾkutˈiɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: repercutí]
[حال: repercuto]
[گذشته: repercutí]
[گذشته کامل: repercutido]
صرف فعل
1
تحتتأثیر قرار دادن
متأثر کردن
1.La muerte del comandante repercutió en la moral de los soldados.
1. مرگ فرمانده روحیه سربازان را تحتتأثیر قرار داد.
کلمات نزدیک
consumista
residual
favorecer
desolador
prolongado
acuerdo
absorber
desarrollo
mundial
indiscriminado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان