[اسم]

el sarampión

/sˌaɾampjˈɔn/
غیرقابل شمارش مذکر

1 سرخک

  • 1.Creo que Pedro tiene sarampión; le han salido manchas rojas y tiene mucha fiebre.
    1. فکر کنم "پدرو" سرخک گرفته؛ تمام بدنش دانه‌های قرمز زده و تب بالایی دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان