[فعل]

satisfacer

/sˌatisfaθˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: satisfice] [حال: satisfago] [گذشته: satisfice] [گذشته کامل: satisfecho]

1 راضی کردن

  • 1.Nada me satisface más que cumplir mis sueños.
    1. هیچ‌چیز بیشتر از محقق کردن رؤیاهایم من را راضی نمی‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان