Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . حسی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
sensorial
/sˌɛnsɔɾjˈal/
قابل مقایسه
[حالت مونث: sensorial]
[جمع مونث: sensoriales]
[جمع مذکر: sensoriales]
1
حسی
وابسته به اعصاب و احساس
1.Los niños necesitan estimulacion sensorial a temprana edad.
1. بچهها در سنین پایین به تحریکهای حسی نیاز دارند.
órganos sensoriales
اندامهای حسی
کلمات نزدیک
sexto sentido
contacto
vapor
olor
faringe
intuición
tener una corazonada
corporal
figurado
buen gusto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان