[اسم]

el suburbio

/suβˈuɾβjo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: suburbios]

1 حومه

  • 1.Cuando me quedé embarazada, decidimos mudarnos a un suburbio porque se vive más tranquilo.
    1. وقتی که باردار شدم، تصمیم گرفتیم که به حومه (شهر) برویم، زیرا آنجا آرام‌تر است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان