Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . رد شدن (در امتحان)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
suspender
/sˌuspɛndˈɛɾ/
فعل گذرا
[گذشته: suspendí]
[حال: suspendo]
[گذشته: suspendí]
[گذشته کامل: suspendido,suspenso]
صرف فعل
1
رد شدن (در امتحان)
افتادن
1.Tengo que empollar porque si no, voy a suspender el examen.
1. باید بسیار درس بخوانم، زیرا در غیر این صورت در امتحان رد خواهم شد.
کلمات نزدیک
súper
sin lugar a dudas
similitud
salmantino
representación
sustituir
tremendo
ubicación
una pasada
un montón
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان