Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نقص
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la tara
/tˈaɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: taras]
1
نقص
عیب
1.La prenda que compré tenía una tara y por eso la devolví.
1. لباسی که خریدم یک نقص داشت و برای همین آن را پس دادم.
کلمات نزدیک
tarjeta de cliente
indumentaria
diseño
cadena de tiendas
prestigio
abaratar
excesivamente
unión
útil
distribuidor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان