[اسم]

el tarro

/tˈaro/
قابل شمارش مذکر
[جمع: tarros]

1 شیشه (مربا، عسل و...)

  • 1.Se me cayó el tarro de mayonesa y se rompió.
    1. شیشه مایونز از دستم افتاد و شکست.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان