[فعل]

tender

/tɛndˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: tendí] [حال: tiendo] [گذشته: tendí] [گذشته کامل: tendido]

1 آویزان کردن پهن کردن لباس (برای خشک شدن)

  • 1.Si tiendes la ropa en el tendedero, estará seca por la mañana.
    1. اگر لباس را روی بند پهن کنی، تا فردا خشک خواهد شد.

2 عادت داشتن

  • 1.Tendemos a comprar productos orgánicos por razones de salud.
    1. به دلیل (مسائل) سلامتی، عادت داریم که محصولات ارگانیک بخریم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان