Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گوشت گوساله
2 . گوساله
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la ternera
/tɛɾnˈɛɾa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
گوشت گوساله
1.Esta es la ternera más tierna que he comido nunca.
1. این نرمترین گوشت گوسالهای است که تابهحال خوردهام.
2
گوساله
1.La vaca acaba de parir su cuarta ternera.
1. (آن) گاو بهتازگی چهارمین گوسالهاش را به دنیا آوردهاست.
کلمات نزدیک
carne de caza
salami
carne de res
cordero
jamón
carne magra
carne picada
salmón
atún
sardina
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان