[ضمیر]

todos

/tˈoðos/

1 همه

  • 1.Laila preguntó a sus amigas y todas estaban de acuerdo en participar en la carrera.
    1. "لایلا" از دوستانش سؤال کرد و همه با اینکه در مسابقه شرکت کنند، موافقت کردند.
  • 2.Todos me miraron cuando entré.
    2. وقتی من وارد شدم، همه به من نگاه کردند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان