[اسم]

el turismo

/tuɾˈismo/
غیرقابل شمارش مذکر

1 گردشگری

  • 1.Aunque me gusta el turismo cultural, otras personas lo encuentran un poco aburrido.
    1. با اینکه من گردشگری فرهنگی را دوست دارم، برای بقیه کمی کسل‌کننده است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان