[عبارت]

à grande échelle

/a ɡʁɑ̃d eʃɛl/

1 در سطح وسیع در مقیاس بزرگتر

  • 1.À grande échelle, l’Univers est homogène et isotrope.
    1. در مقیاس بزرگتر، جهان منسجم و دارای خواص فیزیکی مشابه است.
  • 2.Le café robusta est le seul café cultivé à grande échelle.
    2. قهوه روبوستا تنها قهوه‌ای است که در سطح وسیع کشت می‌شود.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "در مقیاسی بزرگ" است و همانگونه که از معنای تحت اللفظی متوجه می‌شویم این عبارت کنایه از "در سطح وسیع" و "در مقیاس بزرگتر" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان