[قید]

à temps partiel

/a tɑ̃ paʁsjɛl/
غیرقابل مقایسه

1 نیمه‌وقت پاره‌وقت

  • 1.Ma mère travaillait à temps partiel pour pouvoir s'occuper de nous.
    1. مادرم برای اینکه بتواند به ما رسیدگی کند (به صورت) نیمه وقت کار می‌کرد.
  • 2.Un employé à temps partiel.
    2. یک کارمند نیمه‌وقت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان