[اسم]

l'âme sœur

/ɑm sœʀ/
قابل شمارش مونث
[جمع: âmes sœurs]

1 نیمه‌ی گمشده

  • 1.Béatrice et Paul se considéraient comme des âmes sœurs.
    1. "بئاتریس" و "پل" مانند نیمه‌های گمشده به حساب می‌آیند.
  • 2.Il croit trouver son âme sœur.
    2. او تصور می‌کند که نیمه‌ی گمشده‌اش را پیدا کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان