[اسم]

l'échafaudage

/eʃafodaʒ/
قابل شمارش مذکر

1 داربست چوب‌بست

  • 1.Contre la façade, l'échafaudage montait jusqu'au troisième étage.
    1. در مقابل بنا، داربست تا طبقه سوم بالا رفته بود.
  • 2.Les ouvriers ont construit un échafaudage pour atteindre le toit.
    2. کارگران برای رسیدن به پشت‌بام یک داربست ساخته‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان