[صفت]

écologique

/ekɔlɔʒik/
قابل مقایسه
[حالت مونث: écologique] [جمع مونث: écologiques] [جمع مذکر: écologiques]

1 زیست محیطی بوم شناختی

  • 1.Ces produits abandonnés dans la nature, représentent un danger de pollution écologique.
    1. این محصولات رها شده که در طبیعت، نمایانگر خطر آلودگی زیست محیطی است.
  • 2.Je remercie également la Commission européenne pour ses excellentes propositions écologiques.
    2. من از کمیسیون اروپا به خاطر پیشنهادات زیست محیطی فوق‌العاده شان تشکر می کنم.
  • 3.Le cadre économique et écologique est déterminé par divers facteurs.
    3. چارچوب اقتصادی و زیست محیطی توسط عوامل متعددی تعیین شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان