[اسم]

l'élément

/elemɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 جزء بخش، قسمت

  • 1.L'inspecteur étudie tous les éléments du dossier.
    1. بازرس تمام قسمت‌های پرونده را مطالعه می‌کند.
  • 2.Les mots sont les éléments du discours.
    2. کلمات اجزای کلام هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان