[عبارت]

être mal élevé

/ɛtʀ mal el(ə)ve/

1 بی‌ادب بودن بی‌نزاکت بودن، بد رفتار بودن

  • 1.Il est mal élevé partir sans dire au revoir.
    1. بدون گفتن "خداحافظ" رفتن، بی‌ادب بودن است.
  • 2.Je ne voudrais pas être mal élevé.
    2. من نمی‌خواستم بی‌نزاکت باشم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان