[فعل]

agacer

/agase/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: agacé] [حالت وصفی: agaçant] [فعل کمکی: avoir ]

1 اذیت کردن رنجاندن، دلخور کردن

  • 1.Il prend toujours les jouets de sa sœur, il adore l'agacer.
    1. او همیشه اسباب بازی‌های خواهرش را می‌گیرد، دوست دارد او را اذیت کند.
  • 2.Laisse-moi tranquille, tu m'agaces !
    2. مرا آرام بگذار، تو مرا اذیت می‌کنی!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان