[اسم]

l'agriculture

/agʀikyltyʀ/
قابل شمارش مونث

1 کشاورزی زراعت

  • 1.L'agriculture moderne utilise trop de pesticides.
    1. کشاورزی مدرن [جدید] خیلی از آفت‌کش‌ها استفاده می‌کند.
  • 2.Nous allons faire de l’agriculture.
    2. ما کشاورزی خواهیم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان