[اسم]

l'alarme

/alaʀm/
قابل شمارش مونث

1 آژیر (خطر) هشدار، (زنگ) اخطار

  • 1.L'alarme incendie sonna pendant toute le durée de l'exercice.
    1. آژیر حریق در تمام مدت تمرین به صدا درآمد.
  • 2.Une vitesse excessive déclenche une alarme dans ma voiture.
    2. سرعت بیش از اندازه (زنگ) اخطار را در ماشینم به صدا درمی‌آورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان