[اسم]

l'allégorie

/[a(l)leɡɔʀi]/
قابل شمارش مونث

1 تمثیل حکایت

  • 1.A l'inverse, sa danse est une allégorie du tout, saisi en un seul mouvement.
    1. اتفاقا رقص او که تنها با یک حرکت آن را انجام می‌دهد تمثیلی از همه حرکاتش است.

2 حکایت نامه اثر تمثیلی

  • 1.la Bible, c'est une belle allégorie.
    1. کتاب مقدس اثر تمثیلی زیبایی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان