[اسم]

l'annonce

/anɔ̃s/
قابل شمارش مونث
[جمع: annonces]

1 آگهی اطلاعیه

مترادف و متضاد affirmation déclaration
  • 1.Bonjour, j'ai appelé pour votre annonce.
    1. روز بخیر، بابت آگهی‌تان تماس گرفته‌ام.
les petites annonces
نیازمندی‌ها (روزنامه و غیره)
annonce publicitaire/commercial/personnelle...
آگهی تبلیغاتی/تجاری/شخصی...
  • C'est une annonce publicitaire.
    این یک آگهی تبلیغاتی است.

2 خبر

  • 1.L'annonce de son départ nous a surpris.
    1. خبر رفتنش ما را شگفت‌زده کرد.

3 نشانه علامت

annonce d'événement/d'incident...
نشانه حادثه/رویدادی...
  • On vit dans cet incident l'annonce d'événements graves.
    در این حادثه نشانه اتفاقی بد مشاهده شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان