[اسم]

l'aspect

/aspɛ/
قابل شمارش مذکر

1 جنبه بعد، زاویه

  • 1.Le professeur a couvert tous les aspects du sujet en classe.
    1. استاد همه جوانب موضوع را در کلاس پوشش داد.
  • 2.Nous examinons tous les aspects du projet.
    2. ما تمام زوایای پروژه را بررسی می‌کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان