[اسم]

l'aspiration

/aspiʀasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 آرزو امید

  • 1.Le président nourrit de grandes aspirations pour la nouvelle année.
    1. رئیس جمهور برای سال جدید آرزوهای بزرگی دارد.
  • 2.Sa plus grande aspiration était de devenir chirurgienne.
    2. بزرگترین آرزوی او جراح شدن بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان