[صفت]

attentionné

/atɑ̃sjɔne/
قابل مقایسه

1 باملاحظه بافکر

  • 1.L'infirmière est toujours attentionnée envers ses patients.
    1. پرستار همیشه نسبت به بیمارانش باملاحظه است.
  • 2.Mon père est très attentionné et prend bien soin de nous.
    2. پدرم بسیار باملاحظه است و از ما خوب مراقبت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان