[عبارت]

avoir la chair de poule

/avwaʀ la ʃɛʀ də pul/

1 مور مور شدن

  • 1.J'ai senti un drôle d'effet sur ma peau, comme la chair de poule.
    1. یک تاثیر عجیب روی پوستم حس کردم، مانند مور مور شدن.
  • 2.Quand je suis entrée dans son bureau, j'en avais la chair de poule.
    2. هنگامی که به دفترش وارد شدم مور مور شدم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "داشتن پوست مرغ" است که کنایه از "مور مور شدن" است یعنی هنگامی که مو به تن آدم سیخ می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان