[عبارت]

avoir du mal

/avwaʀ dy mal/

1 مشکل داشتن

  • 1.Il peut avoir du mal à dormir.
    1. او می‌تواند [ممکن است] در خوابیدن مشکل داشته باشد.
  • 2.Il pourrait avoir du mal à répondre une telle question.
    2. او ممکن است در پاسخ دادن به چنین سوالی مشکل داشته باشد.
دقت کنید که این عبارت را با avoir mal à به معنی «درد داشتن» اشتباه نگیرید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان