[فعل]

beurrer

/bœʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: beurré] [حالت وصفی: beurrant] [فعل کمکی: avoir ]

1 کره مالیدن

  • 1.Il faut beurrer le moule avant de mettre le gâteau au four.
    1. باید قبل از قراردادن شیرینی در فر، قالب را کره مالید.
  • 2.Il ne faut pas oublier de beurrer les moules à tarte.
    2. نباید کره مالیدن به قالب‌های تارت را فراموش کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان