[اسم]

le bocal

/bɔkal/
قابل شمارش مذکر

1 تنگ پیاله

  • 1.Le bocal de poisson rouge
    1. تنگ ماهی قرمز

2 شیشه (مربا، عسل و ...)

  • 1.Aline a fait 15 bocaux de confiture.
    1. "آلین" 15 شیشه مربا درست کرده است.
  • 2.Fruits conservés en bocaux.
    2. میوه‌های نگهداری شده در شیشه‌ها.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان