[فعل]

boiter

/bwatˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: boité] [حالت وصفی: boitant] [فعل کمکی: avoir ]

1 لنگیدن شل زدن

  • 1.Je ne marchais plus qu'en boitant.
    1. می‌لنگیدم و راه می‌رفتم.

2 لنگیدن (استدلال، حرف و...) متزلزل بودن، سست بودن

  • 1.C'est un raisonnement qui boite.
    1. این استدلالی است که می‌لنگد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان