[صفت]

bourguignon

/buʀgiɲɔ̃/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: bourguignonne] [جمع مونث: bourguignonnes] [جمع مذکر: bourguignons]

1 بورگنیایی (اهل بورگنی)

  • 1.J'adore le bœuf bourguignon.
    1. من عاشق (گوشت) گاو بورگنیایی هستم.
  • 2.Je suis fier d'être un Bourguignon.
    2. من به بورگنیایی بودنم افتخار می کنم.
"بورگنی" کجاست؟
بورگونی-فرانش-کنته (به فرانسوی: Bourgogne-Franche-Comté) از نواحی فرانسه است که در ۲۰۱۶ با ادغام بورگونی، و فرانش-کنته به وجود آمده‌ است.
[اسم]

le Bourguignon

/buʀgiɲɔ̃/
قابل شمارش مذکر
[مونث: Bourguignonne]

2 (فرد) بورگنیایی اهل بورگنی

  • 1.Ce Bourguignon est très fier de sa région.
    1. این (فرد) بورگنیایی به منطقه‌اش خیلی مفتخر است.
"بورگنی" کجاست؟
بورگونی-فرانش-کنته (به فرانسوی: Bourgogne-Franche-Comté) از نواحی فرانسه است که در ۲۰۱۶ با ادغام بورگونی، و فرانش-کنته به وجود آمده‌ است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان