[صفت]

branché

/bʀɑ̃ʃe/
قابل مقایسه

1 شیک زیبا

  • 1.C'est le bar le plus branché de la ville.
    1. این شیک‌ترین بار در شهر است.
  • 2.Cet hôtel branché propose des chambres modernes.
    2. این هتل شیک اتاق‌های مدرنی ارائه می‌دهد.

2 به روز مد

  • 1.Avoir le look branché.
    1. ظاهر به روزی داشتن.
  • 2.C'est le bar le plus branché de la ville.
    2. این به روزترین بار [میخانه] شهر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان