[اسم]

la Bulgarie

/bylɡaʀi/
قابل شمارش مونث

1 بلغارستان

  • 1.Je suis Président de la Bulgarie.
    1. من رییس جمهور بلغارستان هستم.
  • 2.La situation en Bulgarie est étrange.
    2. شرایط در بلغارستان عجیب است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان