Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . چرخدستی (برای خرید در فروشگاه)
2 . دستیار گلفباز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le caddie
/kadi/
قابل شمارش
مذکر
1
چرخدستی (برای خرید در فروشگاه)
چرخ باربری، سبد خرید
1.J'ai beaucoup de courses à faire alors va me chercher un Caddie, s'il te plaît.
1. من خیلی خرید دارم پس لطفا برو برایم یک چرخدستی بیاور.
2.On peut tout ranger dans ce caddie.
2. میتوانیم همه چیز را در این چرخدستی مرتب کنیم.
2
دستیار گلفباز
تصاویر
کلمات نزدیک
cadavérique
cadavre
cadastre
cactus
cacophonie
cadeau
cadenas
cadence
cadet
cadrage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان