[اسم]

la cage

/kˈaʒ/
قابل شمارش مونث

1 قفس

  • 1.Mettre un oiseau en cage
    1. پرنده‌ای را در قفس انداختن

2 محفظه قفسه

  • 1.Le dompteur entre dans la cage des lions
    1. تربیت کننده حیوانات درون قفس شیرها

3 دروازه (فوتبال)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان